معنی فارسی rosmarine
B1روسمارین، منطقهای که به ویژگیهای زندگی دریایی معروف است.
An area known for its diverse marine species.
- OTHER
example
معنی(example):
روسمارین به خاطر حیات دریایی غنیاش شناخته میشود.
مثال:
Rosmarine is known for its rich marine life.
معنی(example):
تحقیقات بر روی گونههای موجود در روسمارین متمرکز شده بود.
مثال:
The research focused on the species found in Rosmarine.
معنی فارسی کلمه rosmarine
:
روسمارین، منطقهای که به ویژگیهای زندگی دریایی معروف است.