معنی فارسی rostrulate
B1رستریولهکردن، به معنای دستهبندی یا اولویتدهی به چیزهایی بر اساس قاعدهای خاص مانند شکل یا ویژگی خاصی است.
To classify or arrange species or objects based on specific characteristics.
- OTHER
example
معنی(example):
دانشمند گونههای مختلف را بر اساس شکل منقار آنها رستریولیت کرد.
مثال:
The scientist rostrulated the different species based on their beak shapes.
معنی(example):
در برخی بحثها، او تمایل دارد استدلالها را به نفع موضع خود رستریولیت کند.
مثال:
In certain discussions, he tends to rostrulate the arguments to favor his position.
معنی فارسی کلمه rostrulate
:
رستریولهکردن، به معنای دستهبندی یا اولویتدهی به چیزهایی بر اساس قاعدهای خاص مانند شکل یا ویژگی خاصی است.