معنی فارسی rotary
B2 /ˈɹoʊtəɹi/روتاری به ابزاری یا سیستمی اشاره دارد که حرکت چرخشی دارد.
Related to or having a circular motion or mechanism.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A traffic circle.
معنی(noun):
(chiefly with initial capital) Any of the clubs making up the international Rotary International movement for community service.
adjective
معنی(adjective):
Capable of rotation.
مثال:
A rotary engine revolves the heads rather than having pistons go back and forth.
example
معنی(example):
ابزارهای روتاری از حرکت چرخشی برای انجام کارهای مختلف استفاده می‌کنند.
مثال:
Rotary tools use rotating motion to perform various tasks.
معنی(example):
موتور روتاری به خاطر طراحی منحصر به فردش معروف است.
مثال:
The rotary engine is known for its unique design.
معنی فارسی کلمه rotary
:
روتاری به ابزاری یا سیستمی اشاره دارد که حرکت چرخشی دارد.
