معنی فارسی rotavated
B1عملیات صافکردن و آمادهسازی خاک که به وسیله یک دستگاه انجام میشود.
Having been prepared for planting by breaking up the soil.
- verb
verb
معنی(verb):
To till the soil using a rotavator
example
معنی(example):
آنها زمین را برای آمادهسازی برای کشتهای جدید صاف کردند.
مثال:
They rotavated the field to prepare for new crops.
معنی(example):
زمینها هفته گذشته صاف شدند.
مثال:
The plots were rotavated last week.
معنی فارسی کلمه rotavated
:
عملیات صافکردن و آمادهسازی خاک که به وسیله یک دستگاه انجام میشود.