معنی فارسی rotavist
B1روتاویست، فردی که به ارتقاء و بهبود روشهای کشاورزی و باغبانی سریعتر میپردازد.
An advocate for innovative practices in agriculture aimed at improving efficiency.
- NOUN
example
معنی(example):
روتاویست از روشهای سریعتر کشاورزی دفاع کرد.
مثال:
The rotavist advocated for faster agricultural practices.
معنی(example):
در بحثها، روتاویست بر اهمیت نوآوری تأکید کرد.
مثال:
In discussions, the rotavist highlighted the importance of innovation.
معنی فارسی کلمه rotavist
:
روتاویست، فردی که به ارتقاء و بهبود روشهای کشاورزی و باغبانی سریعتر میپردازد.