معنی فارسی rotisserie
B2 /ɹəʊˈtɪ.sə.ɹi/رُتیسری به نوعی از دستگاه کباب‌پز گفته می‌شود که غذاها را به دور یک محور می‌چرخاند.
A cooking device or establishment that rotates food while cooking, often associated with roasting poultry.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A cooking device with which food is roasted on a rotating spit.
معنی(noun):
A shop or restaurant selling food cooked in this manner.
verb
معنی(verb):
To cook on a rotisserie.
example
معنی(example):
رُتیسری برای کباب کردن مرغ‌ها به طور یکنواخت از همه طرف استفاده می‌شد.
مثال:
The rotisserie was used to cook chickens evenly on all sides.
معنی(example):
ما یک خوراک کبابی از رُتیسری محلی برای شام خریدیم.
مثال:
We bought a roast from the local rotisserie for dinner.
معنی فارسی کلمه rotisserie
:
رُتیسری به نوعی از دستگاه کباب‌پز گفته می‌شود که غذاها را به دور یک محور می‌چرخاند.
