معنی فارسی roto
B1به توابع یا ابزارهای خاصی اطلاق میشود که در انیمیشن و پویانمایی استفاده میشود.
Referring to specific functions or tools used in animation and motion graphics.
- OTHER
example
معنی(example):
ابزار روتو فرایند انیمیشن را ساده میکند.
مثال:
The roto tool simplifies the animation process.
معنی(example):
او ترجیح میداد از روتو برای کار با افکتهای ویژهاش استفاده کند.
مثال:
He preferred using roto for his special effects work.
معنی فارسی کلمه roto
:
به توابع یا ابزارهای خاصی اطلاق میشود که در انیمیشن و پویانمایی استفاده میشود.