معنی فارسی rotonde
B2روتونده، سالن گرد یا اتاقی با سقف بلند و دایرهای که معمولاً برای نمایش آثار هنری و تاریخی استفاده میشود.
A circular or polygonal space, often used in architecture as a hall or gallery.
- NOUN
example
معنی(example):
روتونده در موزه چندین اثر تاریخی را در خود جای داده است.
مثال:
The rotonde in the museum houses several historical artifacts.
معنی(example):
بازدیدکنندگان از معماری روتوند در گالری هنر تحسین کردند.
مثال:
Visitors admired the architecture of the rotonde at the art gallery.
معنی فارسی کلمه rotonde
:
روتونده، سالن گرد یا اتاقی با سقف بلند و دایرهای که معمولاً برای نمایش آثار هنری و تاریخی استفاده میشود.