معنی فارسی roucous
B2به معنای صدای بلند و ناگهانی، معمولاً در همهمه یا شادی.
Making or constituting a disturbingly harsh and loud noise.
- noun
noun
معنی(noun):
Annatto, achiote (Bixa orellana)
example
معنی(example):
مهمانی زنده بود با خندههای بلند که در هوا طنینانداز میشد.
مثال:
The party was lively with raucous laughter echoing in the air.
معنی(example):
آنها یک شب پرهیجان پر از موسیقی و رقص را گذراندند.
مثال:
They enjoyed a raucous night filled with music and dance.
معنی فارسی کلمه roucous
:
به معنای صدای بلند و ناگهانی، معمولاً در همهمه یا شادی.