معنی فارسی rouged
B1 /ɹuːʒd/سرخابزده به حالتی اطلاق میشود که در آن از رنگ سرخاب برای آرایش استفاده شده است.
Having been applied with rouge, typically to enhance beauty.
- verb
verb
معنی(verb):
To apply rouge (makeup).
مثال:
She rouged her face before setting out for the party.
example
معنی(example):
لبهای سرخابزدهاش در مقابل پوست رنگپریدهاش برجسته بود.
مثال:
Her rouged lips stood out against her pale skin.
معنی(example):
ظاهر سرخابزده میتواند ویژگیهای فرد را به طرز چشمگیری تقویت کند.
مثال:
A rouged look can enhance one's features dramatically.
معنی فارسی کلمه rouged
:
سرخابزده به حالتی اطلاق میشود که در آن از رنگ سرخاب برای آرایش استفاده شده است.