معنی فارسی roughings
B1برشهای خشن، قطعاتی که بهصورت خام و غیر دقیق بریده شدهاند.
The rough, unfinished pieces that require further refinement.
- NOUN
example
معنی(example):
برشهای خشن در مراحل نهایی کار کردن صاف شدند.
مثال:
The roughings were smoothed out during the final stages of crafting.
معنی(example):
برشهای خشن در ماده میتواند بر نتیجه نهایی تأثیر بگذارد.
مثال:
Different roughings in the material can affect the final outcome.
معنی فارسی کلمه roughings
:
برشهای خشن، قطعاتی که بهصورت خام و غیر دقیق بریده شدهاند.