معنی فارسی roughlegs

B1

جمع نوعی پرنده شکاری بزرگ که پاهای زبر دارند و با جثه‌شان شناسایی می‌شوند.

Plural form of roughleg, referring to multiple large birds of prey.

example
معنی(example):

راست پاها در کوه‌های بلند لانه می‌سازند و به شکار پستانداران کوچک می‌پردازند.

مثال:

The roughlegs nest in high mountains and hunt for small mammals.

معنی(example):

ما یک جفت راست پا را که با هم پرواز می‌کردند دیدیم.

مثال:

We saw a pair of roughlegs flying together.

معنی فارسی کلمه roughlegs

: معنی roughlegs به فارسی

جمع نوعی پرنده شکاری بزرگ که پاهای زبر دارند و با جثه‌شان شناسایی می‌شوند.