معنی فارسی roumeliote
B2کسی که متعلق به منطقه روملی در یونان میباشد و فرهنگ خاص خود را دارد.
A person from the region of Roumeli in Greece, often highlighting their unique cultural practices.
- NOUN
example
معنی(example):
رقص رومیلیوت میراث فرهنگی زندهای را به نمایش گذاشت.
مثال:
The roumeliote dance showcased vibrant cultural heritage.
معنی(example):
بسیاری از دستورهای غذایی رومیلیوت از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند.
مثال:
Many roumeliote recipes have been passed down through generations.
معنی فارسی کلمه roumeliote
:
کسی که متعلق به منطقه روملی در یونان میباشد و فرهنگ خاص خود را دارد.