معنی فارسی round-shouldered
B2شانههایی که به سمت جلو خم شده یا گرد به نظر میرسند، معمولاً به دلیل وضعیت نامناسب بدن.
Having shoulders that are rounded or slouched, often due to poor posture.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a rounded upper back, and shoulders that bend forward.
example
معنی(example):
او بعد از سالها وضعیت بد بدن، شانههای گرد به نظر میرسید.
مثال:
He appeared round-shouldered after years of bad posture.
معنی(example):
کولهپشتی باعث شد او شانههای گرد به نظر برسد.
مثال:
The backpack made her look round-shouldered.
معنی فارسی کلمه round-shouldered
:
شانههایی که به سمت جلو خم شده یا گرد به نظر میرسند، معمولاً به دلیل وضعیت نامناسب بدن.