معنی فارسی round-table
B2یک نوع بحث یا جلسه که در آن همه شرکتکنندگان با یکدیگر برابر هستند و به طور جمعی بحث میکنند.
A discussion format where all participants share ideas equally around a table.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها یک بحث میز گرد برای حل مشکل برگزار کردند.
مثال:
They held a round-table discussion to address the issue.
معنی(example):
قالب میز گرد به مشارکت برابر از تمام اعضا تشویق میکند.
مثال:
The round-table format encourages equal participation from all members.
معنی فارسی کلمه round-table
:
یک نوع بحث یا جلسه که در آن همه شرکتکنندگان با یکدیگر برابر هستند و به طور جمعی بحث میکنند.