معنی فارسی roustabout

B1

شخصی که به انجام کارهای مختلف در یک صنعت یا فعالیت، به ویژه در صنعت تفریحی و نفت، می‌پردازد.

A laborer or worker who performs various tasks, especially in the entertainment or oil industries.

noun
معنی(noun):

An unskilled laborer, especially at an oilfield, at a circus or on a ship, 19th c.

example
معنی(example):

رُست‌ابوت به سختی بر روی راه‌اندازی صحنه برای کنسرت کار کرد.

مثال:

The roustabout worked hard setting up the stage for the concert.

معنی(example):

بسیاری از رُست‌ابوت‌ها از شغل به شغل دیگر در سکوهای نفتی سفر می‌کنند.

مثال:

Many roustabouts travel from job to job on oil rigs.

معنی فارسی کلمه roustabout

: معنی roustabout به فارسی

شخصی که به انجام کارهای مختلف در یک صنعت یا فعالیت، به ویژه در صنعت تفریحی و نفت، می‌پردازد.