معنی فارسی row back
B1حرکت به سمت عقب با قایق که غالباً برای تغییر مسیر استفاده میشود.
To move a boat in reverse using oars.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To slightly change a previous opinion about something, or what was said.
noun
معنی(noun):
A backtrack or reversal of position; a U-turn.
example
معنی(example):
اگر میخواهید به اسکله بروید، باید پارو بزنید به عقب.
مثال:
You need to row back if you want to go to the dock.
معنی(example):
او بعد از اینکه متوجه شد به سمت نادرست میرود، مجبور شد به عقب پارو بزند.
مثال:
He had to row back after realizing he was going the wrong way.
معنی فارسی کلمه row back
:
حرکت به سمت عقب با قایق که غالباً برای تغییر مسیر استفاده میشود.