معنی فارسی rowiness

B1

روینی به حالتی گفته می‌شود که در آن موی فرد یا منظره گرد و نامنظم به نظر می‌رسد.

The quality of being rowy or having a misty appearance.

example
معنی(example):

هاله‌داری موی او باعث شد که فرمول‌بندی دشوار شود.

مثال:

The rowiness of her hair made it difficult to style.

معنی(example):

او به هاله‌داری مه در صبح اشاره کرد.

مثال:

He noted the rowiness of the fog in the morning.

معنی فارسی کلمه rowiness

: معنی rowiness به فارسی

روینی به حالتی گفته می‌شود که در آن موی فرد یا منظره گرد و نامنظم به نظر می‌رسد.