معنی فارسی rub off
B1این اصطلاح به معنای تأثیر گذاشتن بر روی شخص دیگری است که ممکن است باعث تغییر رفتار یا نگرش او شود.
To have a noticeable effect on someone or something, especially after being in close contact.
- verb
verb
معنی(verb):
To clean by rubbing.
معنی(verb):
To be transferred with little or no effort
مثال:
I hoped that, if I hung out with the popular kids, some of their charisma might rub off on me.
example
معنی(example):
اگر سخت درس بخوانی، اشتیاقت می‌تواند به دیگران سرایت کند.
مثال:
If you study hard, your enthusiasm can rub off on others.
معنی(example):
امیدوارم بخشی از استعداد او به تو منتقل شود.
مثال:
I hope some of his talent will rub off on you.
معنی فارسی کلمه rub off
:
این اصطلاح به معنای تأثیر گذاشتن بر روی شخص دیگری است که ممکن است باعث تغییر رفتار یا نگرش او شود.
