معنی فارسی rubbee

B1

اسباب‌ بازی یا شی‌ای که از ماده لاستیکی ساخته شده و خاصیت کشسانی دارد.

A toy or object made of rubber that has elasticity.

example
معنی(example):

اسباب‌بازی روبی هنگام پرتاب پرید.

مثال:

The rubbee toy bounced when thrown.

معنی(example):

کودکان از بازی با شکل‌های روبی لذت می‌برند.

مثال:

Children enjoy playing with rubbee figures.

معنی فارسی کلمه rubbee

: معنی rubbee به فارسی

اسباب‌ بازی یا شی‌ای که از ماده لاستیکی ساخته شده و خاصیت کشسانی دارد.