معنی فارسی rubbishy
B1بیارزش، ناچیز، یا درجه پایین که برای توصیف کیفیت نامطلوب استفاده میشود.
Of poor quality or low value; worthless.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Strewn with litter.
معنی(adjective):
Of little or no value; worthless.
example
معنی(example):
اتاق بعد از مهمانی بههمریخته به نظر میرسید.
مثال:
The room looked rubbishy after the party.
معنی(example):
من فیلمهای بیارزش که داستان ندارند را دوست ندارم.
مثال:
I don't like rubbishy movies that have no plot.
معنی فارسی کلمه rubbishy
:
بیارزش، ناچیز، یا درجه پایین که برای توصیف کیفیت نامطلوب استفاده میشود.