معنی فارسی rubellite

B2

نوعی از سنگ قیمتی که بیشتر به رنگ قرمز می‌باشد و به عنوان جواهر استفاده می‌شود.

A precious gemstone that is typically red and is a variety of tourmaline.

noun
معنی(noun):

A red to violet variety of tourmaline used as a gemstone.

example
معنی(example):

جواهرساز قطعه‌ای زیبا از جواهر با یک سنگ روبلیت نشان داد.

مثال:

The jeweler showed a stunning piece of jewelry with a rubellite stone.

معنی(example):

روبلیت یک نوع تورمالین است که به خاطر رنگ قرمز زنده‌اش شناخته می‌شود.

مثال:

Rubellite is a variety of tourmaline that is known for its vibrant red color.

معنی فارسی کلمه rubellite

: معنی rubellite به فارسی

نوعی از سنگ قیمتی که بیشتر به رنگ قرمز می‌باشد و به عنوان جواهر استفاده می‌شود.