معنی فارسی rubescence
B1رنگپریدگی، به تغییر رنگ در گیاهان به ویژه در فصل پاییز اشاره دارد.
The quality of becoming red or reddish.
- NOUN
example
معنی(example):
رنگپریدگی برگها تغییر فصلها را نشان میدهد.
مثال:
The rubescence of the leaves signals the change of seasons.
معنی(example):
رنگپریدگی در پاییز مناظر زیبایی ایجاد میکند.
مثال:
The rubescence in autumn creates beautiful landscapes.
معنی فارسی کلمه rubescence
:
رنگپریدگی، به تغییر رنگ در گیاهان به ویژه در فصل پاییز اشاره دارد.