معنی فارسی rubigo
B1حالت زنگ‌زدگی یا تغییر رنگی که در اثر مالش بر روی فلزات ایجاد می‌شود.
A term used for the reddish-brown discoloration that occurs on metals due to the effects of rubbing and environmental exposure.
- NOUN
example
معنی(example):
مالش‌دهی می‌تواند بر روی فلزاتی که برای مدت طولانی در فضای باز رها شده‌اند مشاهده شود.
مثال:
Rubigo can be seen on metals left outdoors for long periods.
معنی(example):
دانشمند تأثیرات مالش‌دهی را بر روی آلیاژهای مختلف بررسی کرد.
مثال:
The scientist studied the effects of rubigo on various alloys.
معنی فارسی کلمه rubigo
:
حالت زنگ‌زدگی یا تغییر رنگی که در اثر مالش بر روی فلزات ایجاد می‌شود.
