معنی فارسی rubrify
B1روبرکی کردن، به معنای تعیین یا روشن کردن معیاری برای ارزیابی است.
To set standards or criteria for evaluation.
- VERB
example
معنی(example):
باید معیارهای ارزیابی پروژه را روبرکی کنم.
مثال:
I need to rubrify the criteria for the project evaluation.
معنی(example):
برای روبرکی کردن یک وظیفه، باید استانداردهای واضحی تعیین کرد.
مثال:
To rubrify a task is to set clear standards.
معنی فارسی کلمه rubrify
:
روبرکی کردن، به معنای تعیین یا روشن کردن معیاری برای ارزیابی است.