معنی فارسی ruckus
B1 /ˈɹʌkəs/سر و صدای زیاد و جروبحث، معمولاً در نتیجه یک فعالیت شلوغ یا بینظمی.
A noisy commotion or disturbance.
- noun
noun
معنی(noun):
A noisy disturbance and/or commotion.
معنی(noun):
A row, fight.
example
معنی(example):
صدای بلند جروبحثی از مهمانی کنار میآمد.
مثال:
There was a loud ruckus coming from the party next door.
معنی(example):
کودکان وقتی شروع به بازی کردن به صورت بلند کردند، جروبحثی به پا کردند.
مثال:
The children caused a ruckus when they started playing loudly.
معنی فارسی کلمه ruckus
:
سر و صدای زیاد و جروبحث، معمولاً در نتیجه یک فعالیت شلوغ یا بینظمی.