معنی فارسی ruddling
B1ردو کردن به معنای بیان یا روشن کردن یک موضوع یا مفهومی است.
The act of clarifying or explaining a concept or subject.
- VERB
example
معنی(example):
او مشغول ردو کردن نشانهها روی تخته بود.
مثال:
He was ruddling the marks on the board.
معنی(example):
فرایند ردو کردن میتواند پیچیده باشد.
مثال:
The ruddling process can be complex.
معنی فارسی کلمه ruddling
:
ردو کردن به معنای بیان یا روشن کردن یک موضوع یا مفهومی است.