معنی فارسی ruddying

B1

رودی کردن، به عمل اضافه کردن رنگ قرمز یا نارنجی به پوست یا سطحی از چیزی اشاره دارد.

The act of making something appear reddish or warmer in tone.

verb
معنی(verb):

To make reddish in colour.

مثال:

The sunset ruddied our faces.

example
معنی(example):

هنرپیشه آرایشگر صورت مدل را برای عکس‌برداری رودی می‌کرد.

مثال:

The make-up artist was ruddying the model's face for the photoshoot.

معنی(example):

او سیب‌ها را رودی می‌کند تا آن‌ها را fresher نشان دهد.

مثال:

He is ruddying the apples to make them look fresher.

معنی فارسی کلمه ruddying

: معنی ruddying به فارسی

رودی کردن، به عمل اضافه کردن رنگ قرمز یا نارنجی به پوست یا سطحی از چیزی اشاره دارد.