معنی فارسی ruficornate
B2روفیکورناته به یک گونه حشره یا موجودات دیگر با ویژگی خاصی از شاخهای قرمز اشاره دارد.
Ruficornate describes a species characterized by distinctive red horns.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گونه روفیکورناته دارای شاخهای قرمز خاصی است.
مثال:
The ruficornate species has distinctive red horns.
معنی(example):
برای پروژهام روی حشرات روفیکورناته تحقیق کردم.
مثال:
I researched the ruficornate insects for my project.
معنی فارسی کلمه ruficornate
:
روفیکورناته به یک گونه حشره یا موجودات دیگر با ویژگی خاصی از شاخهای قرمز اشاره دارد.