معنی فارسی rulebound

B2

قید شده به قوانین به معنای محدود شدن توسط مجموعه‌ای از قوانین یا مقررات است.

Restricted or constrained by established rules or regulations.

adjective
معنی(adjective):

Bound by rules; rigidly uncompromising.

example
معنی(example):

او احساس می‌کرد که به خاطر قوانین سخت‌گیرانه دفتر، محدود شده است.

مثال:

He felt rulebound by the office's strict regulations.

معنی(example):

برخی هنرمندان احساس محدودیت می‌کنند و ترجیح می‌دهند به‌طور آزاد خلق کنند.

مثال:

Some artists feel rulebound and prefer to create freely.

معنی فارسی کلمه rulebound

: معنی rulebound به فارسی

قید شده به قوانین به معنای محدود شدن توسط مجموعه‌ای از قوانین یا مقررات است.