معنی فارسی rumbustious
B2به کسی یا چیزی اطلاق می‌شود که شلوغ، سرزنده و پرانرژی است.
Extremely lively and animated; boisterous.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Boisterous and unruly.
example
معنی(example):
کودک رامبستوس همیشه پر از انرژی بود.
مثال:
The rumbustious child was always full of energy.
معنی(example):
رفتار شلوغ آنها در طول مهمانی همه را به خنده انداخت.
مثال:
Their rumbustious behavior during the party made everyone laugh.
معنی فارسی کلمه rumbustious
:
به کسی یا چیزی اطلاق می‌شود که شلوغ، سرزنده و پرانرژی است.
