معنی فارسی rummager
B1شخصی که به جستجوی اشیاء یا موارد در مکانهای مختلف میپردازد.
A person who searches through items or places for valuable or interesting things.
- NOUN
example
معنی(example):
کاوشگر در جعبهها به دنبال گنجینههای پنهان بود.
مثال:
The rummager sifted through the boxes for hidden treasures.
معنی(example):
به عنوان یک کاوشگر، او اغلب کلکسیونهای جالبی پیدا میکرد.
مثال:
As a rummager, he often found interesting collectibles.
معنی فارسی کلمه rummager
:
شخصی که به جستجوی اشیاء یا موارد در مکانهای مختلف میپردازد.