معنی فارسی rumpless
B1بدون دم، به طور خاص در توصیف حیواناتی که دارای دم نیستند.
Having no tail, particularly in reference to certain breeds of animals.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از مرغها برای بدون دم بودن پرورش داده میشوند.
مثال:
Some chickens are bred to be rumpless, lacking a tail.
معنی(example):
نژاد بدون دم گربهها منحصر به فرد است زیرا آنها دم ندارند.
مثال:
The rumpless breed of cats is unique as they do not have tails.
معنی فارسی کلمه rumpless
:
بدون دم، به طور خاص در توصیف حیواناتی که دارای دم نیستند.