معنی فارسی rumpsprung
B1رامپسپرنگ، نوعی پرش ناگهانی به عقب، به ویژه در مورد حیوانات.
A sudden backward leap or jump, especially by an animal.
- VERB
example
معنی(example):
گاو هنگام ترسیدن رامپسپرنگ کرد.
مثال:
The horse rumpsprung when it got startled.
معنی(example):
او از روی صندلیاش به خاطر تعجب رامپسپرنگ کرد.
مثال:
He rumpsprung from his chair in surprise.
معنی فارسی کلمه rumpsprung
:
رامپسپرنگ، نوعی پرش ناگهانی به عقب، به ویژه در مورد حیوانات.