معنی فارسی run dry

B1

به این معنی است که آب یا مایع تمام می‌شود و چیزی باقی نمی‌ماند.

To become empty of liquid; to cease to flow.

verb
معنی(verb):

To become dry; to cease to flow with water.

مثال:

Last summer the river ran dry.

معنی(verb):

To run out; to be fully consumed; to expire.

مثال:

I used to write short stories, but these days my inspiration has run dry.

example
معنی(example):

در طول خشکسالی، دریاچه شروع به خشک شدن کرد.

مثال:

During the drought, the lake began to run dry.

معنی(example):

رودخانه اگر باران بیشتری نبارد، خشک خواهد شد.

مثال:

The river will run dry if there are no more rains.

معنی فارسی کلمه run dry

: معنی run dry به فارسی

به این معنی است که آب یا مایع تمام می‌شود و چیزی باقی نمی‌ماند.