معنی فارسی run foul of

B2

با مشکلی مواجه شدن یا با قانونی، مقررات یا هنجاری برخورد کردن.

To get into trouble with the law or regulations.

example
معنی(example):

او با قانون درافتاد وقتی که مالیات‌هایش را پرداخت نکرد.

مثال:

He ran foul of the law when he failed to pay his taxes.

معنی(example):

این شرکت با مقررات ایمنی درافتاد و در نتیجه جریمه شد.

مثال:

The company ran foul of safety regulations, resulting in a fine.

معنی فارسی کلمه run foul of

: معنی run foul of به فارسی

با مشکلی مواجه شدن یا با قانونی، مقررات یا هنجاری برخورد کردن.