معنی فارسی rundlet
B1رانلت به نوعی شی کوچک و جمعوجور اشاره دارد، معمولاً اشکالی طبیعی.
A small and compact object, often referring to natural shapes.
- NOUN
example
معنی(example):
رانلت به اندازهای کوچک بود که در دست من جا میشد.
مثال:
The rundlet was small enough to fit in my hand.
معنی(example):
ما یک رانلت در باغ پیدا کردیم.
مثال:
We found a rundlet in the garden.
معنی فارسی کلمه rundlet
:
رانلت به نوعی شی کوچک و جمعوجور اشاره دارد، معمولاً اشکالی طبیعی.