معنی فارسی runiform

B2

نوعی خط که به حروف رونی مربوط می‌شود و اغلب برای نوشتن زبان‌های باستانی استفاده می‌گردد.

Relating to or resembling runes, particularly for writing ancient languages.

example
معنی(example):

خط رونیفرم دشوار بود که رمزگشایی شود.

مثال:

The runiform script was difficult to decipher.

معنی(example):

آنها نمادهای رونیفرم را مطالعه کردند تا متون باستانی را درک کنند.

مثال:

They studied the runiform symbols to understand ancient texts.

معنی فارسی کلمه runiform

: معنی runiform به فارسی

نوعی خط که به حروف رونی مربوط می‌شود و اغلب برای نوشتن زبان‌های باستانی استفاده می‌گردد.