معنی فارسی running board
B1تختۀ باریکی که به اطراف وسیله نقلیه نصب می‌شود تا سوار شدن و پیاده شدن را آسان‌تر کند.
A narrow platform attached to a vehicle to assist passengers in entering and exiting.
- noun
noun
معنی(noun):
A narrow board serving as a step beneath the doors of some cars.
معنی(noun):
A narrow footway above the driving wheels of some steam locomotives, and along the sides of some diesel locomotives.
example
معنی(example):
تخته دویدن روی کامیون باعث می‌شود که سوار شدن آسان‌تر باشد.
مثال:
The running board on the truck makes it easier to climb in.
معنی(example):
او یک تخته دویدن روی SUV خود نصب کرد تا به مسافران کمک کند.
مثال:
He installed a running board on his SUV to help passengers.
معنی فارسی کلمه running board
:
تختۀ باریکی که به اطراف وسیله نقلیه نصب می‌شود تا سوار شدن و پیاده شدن را آسان‌تر کند.
