معنی فارسی running fix
B1به راه حلی اطلاق میشود که به طور موقتی و سریع برای مشکل ارائه میشود.
A temporary solution implemented to address an immediate problem.
- OTHER
example
معنی(example):
آنها یک راه حل موقتی برای رسیدگی سریع به مشکل اجرا کردند.
مثال:
They implemented a running fix to address the issue quickly.
معنی(example):
راه حل موقتی به ما اجازه داد که در حین توسعه یک راه حل دائمی به کار ادامه دهیم.
مثال:
The running fix allowed us to continue working while a permanent solution was developed.
معنی فارسی کلمه running fix
:
به راه حلی اطلاق میشود که به طور موقتی و سریع برای مشکل ارائه میشود.