معنی فارسی rushiness
B1شتابناکی، کیفیت یا حالتی که نشاندهنده سرعت و فعالیت زیاد باشد.
The quality of being rushed or swift.
- NOUN
example
معنی(example):
شتابناکی آبها باعث شد که شنا کردن چالشبرانگیز باشد.
مثال:
The rushiness of the waters made it challenging to swim.
معنی(example):
شتابناکی در صدای او هیجان او را نشان میداد.
مثال:
The rushiness in her voice revealed her excitement.
معنی فارسی کلمه rushiness
:
شتابناکی، کیفیت یا حالتی که نشاندهنده سرعت و فعالیت زیاد باشد.