معنی فارسی ruskin
B2روسکین، منتقد هنری و نویسندهای که تأثیر زیادی بر هنر و ادبیات داشت.
A prominent art critic and writer of the 19th century known for his influence on art and literature.
- NOUN
example
معنی(example):
روسکین یک منتقد هنری معروف در قرن نوزدهم بود.
مثال:
Ruskin was a famous art critic in the 19th century.
معنی(example):
بسیاری از هنرمندان تحت تأثیر نوشتههای روسکین قرار گرفتند.
مثال:
Many artists were influenced by Ruskin's writings.
معنی فارسی کلمه ruskin
:
روسکین، منتقد هنری و نویسندهای که تأثیر زیادی بر هنر و ادبیات داشت.