معنی فارسی russianising
B2روسازی، فرآیند یا عملیاتی که طی آن فرهنگ یا ویژگیهای روسی در یک ناحیه یا جامعه گنجانده میشود.
The process of making something more Russian in character or style.
- VERB
example
معنی(example):
دولت بر روی روسیسازی فرهنگ ملی تمرکز دارد.
مثال:
The government is focused on russianising the national culture.
معنی(example):
پس از سالها سیاستهای روسیسازی، چشمانداز شهر به طرز قابل توجهی تغییر کرده است.
مثال:
After years of russianising policies, the landscape of the city has changed significantly.
معنی فارسی کلمه russianising
:
روسازی، فرآیند یا عملیاتی که طی آن فرهنگ یا ویژگیهای روسی در یک ناحیه یا جامعه گنجانده میشود.