معنی فارسی russifies
B1روسنوشتن، تحمیل فرهنگ، زبان یا عادات روسی بر روی مکان یا مردم دیگر.
To make something Russian in character or style.
- VERB
example
معنی(example):
این سیاست جنبههای زیادی از فرهنگ محلی را روسی میکند.
مثال:
The policy russifies many aspects of the local culture.
معنی(example):
تلاشها برای روسی کردن این منطقه بحثبرانگیز شده است.
مثال:
Efforts to russifies the region have sparked debate.
معنی فارسی کلمه russifies
:
روسنوشتن، تحمیل فرهنگ، زبان یا عادات روسی بر روی مکان یا مردم دیگر.