معنی فارسی rusticism
B2روستاییگرایی، تمایل به نمایان کردن زندگی و زیباییهای روستایی در هنر و ادبیات.
A literary and artistic movement favoring a rural or provincial style.
- NOUN
example
معنی(example):
روستاییگرایی در هنر و ادبیات اغلب جشن گرفته میشود.
مثال:
Rusticism is often celebrated in art and literature.
معنی(example):
روستاییگرایی شعر زندگی سادهتری را تداعی میکند.
مثال:
The rusticism of the poem evokes a simpler way of life.
معنی فارسی کلمه rusticism
:
روستاییگرایی، تمایل به نمایان کردن زندگی و زیباییهای روستایی در هنر و ادبیات.