معنی فارسی rytidosis
B1اختلال یا بیماری که بر حرکت و هماهنگی تأثیر میگذارد.
A disorder that affects physical movement and coordination.
- NOUN
example
معنی(example):
ریتیدوز به اختلالی اشاره دارد که بر حرکت تأثیر میگذارد.
مثال:
Rytidosis refers to a disorder affecting movement.
معنی(example):
بیماران مبتلا به ریتیدوز ممکن است با هماهنگی مشکل داشته باشند.
مثال:
Patients with rytidosis may struggle with coordination.
معنی فارسی کلمه rytidosis
:
اختلال یا بیماری که بر حرکت و هماهنگی تأثیر میگذارد.