معنی فارسی s levels
B1سیستمی برای تعیین و دستهبندی سطوح مختلف توانایی در یک زمینه خاص، به ویژه در زمینه آموزش.
A categorization system that indicates different levels of proficiency or ability.
- OTHER
example
معنی(example):
سطوح S آموزش، سطح توانایی دانشآموزان را نشان میدهد.
مثال:
The s levels of education indicate the proficiency of students.
معنی(example):
بسیاری از مدارس از سطوح S برای دسته بندی دانشآموزان بر اساس توانایی استفاده می کنند.
مثال:
Many schools use s levels to categorize students by ability.
معنی فارسی کلمه s levels
:
سیستمی برای تعیین و دستهبندی سطوح مختلف توانایی در یک زمینه خاص، به ویژه در زمینه آموزش.