معنی فارسی sabalo

B1

نوعی ماهی که در آب‌های شیرین و شور یافت می‌شود و معمولاً در آشپزی استفاده می‌شود.

A type of fish commonly found in both freshwater and saltwater, often used in cooking.

example
معنی(example):

ماهی سابالو در بین ماهیگیران محلی محبوب است.

مثال:

The sabalo fish is popular among local fishermen.

معنی(example):

بسیاری از مردم از خوردن سابالو در تابستان لذت می‌برند.

مثال:

Many people enjoy eating sabalo during the summer.

معنی فارسی کلمه sabalo

: معنی sabalo به فارسی

نوعی ماهی که در آب‌های شیرین و شور یافت می‌شود و معمولاً در آشپزی استفاده می‌شود.