معنی فارسی saber
B1 /ˈseɪ.bɚ/نوعی شمشیر با لبه برنده که معمولاً در جنگ یا سوارکاری استفاده می‌شود.
A type of sword with a curved blade, often used in fencing or military contexts.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A light sword, sharp along the front edge, part of the back edge, and at the point.
معنی(noun):
A modern fencing sword modeled after the sabre.
verb
معنی(verb):
To strike or kill with a sabre.
example
معنی(example):
او دوست دارد شمشیرهای تاریخی از فرهنگ‌های باستانی را جمع‌آوری کند.
مثال:
He likes to collect historical sabers from ancient cultures.
معنی(example):
شمشیر می‌تواند سلاحی مرگبار باشد زمانی که با مهارت به کار گرفته شود.
مثال:
The saber can be a deadly weapon when wielded skillfully.
معنی فارسی کلمه saber
:
نوعی شمشیر با لبه برنده که معمولاً در جنگ یا سوارکاری استفاده می‌شود.
