معنی فارسی sabertooth
B1گربه سابر توث، نوعی از پستانداران بزرگ و خطرناک که به خاطر دندانهای بلندی که دارد معروف است.
A type of prehistoric big cat known for its elongated canine teeth and its role as a top predator.
- noun
noun
معنی(noun):
A sabertooth tiger
معنی(noun):
Any animal with saber-like teeth
example
معنی(example):
گربه سابر توث در زمانهای باستان شکارچی سختی بود.
مثال:
The sabertooth cat was a fierce predator in ancient times.
معنی(example):
بسیاری از فیلمها، گربههای سابر توث را به عنوان نمادهایی از خشونت باستانی به تصویر میکشند.
مثال:
Many movies feature sabertooth tigers as symbols of ancient ferocity.
معنی فارسی کلمه sabertooth
:
گربه سابر توث، نوعی از پستانداران بزرگ و خطرناک که به خاطر دندانهای بلندی که دارد معروف است.